یادروز خواجوی کرمانی؛ فرصت مغتنمی برای ادای دین به این شاعر بزرگ

تاریخ انتشار : ۲۳ دي ماه ۱۳۹۷

گرامی‌داشت یادروز خواجوی کرمانی در کنار آرامگاه این شاعر پرآوازه ایرانی با حضور فعالان فرهنگی و تنی چند از مسئولان کرمان و شیراز برگزار شد.

حیدر اسکندرپور شهردار شیراز در این آیین گفت: برنامه‌های مجموعه مدیریت شهری بر این مبناست که دوباره این فرصت را برای شیراز فراهم کنیم تا بر قله فرهنگ و ادب ایران‌زمین بدرخشد.

او بازتعریف سرمایه‌های غنی ادبی، فرهنگی و هنری شیراز را در عرصه مدیریت شهری ضروری دانست و افزود: رویکرد مجموعه مدیریت شهری به شیراز مبتنی بر داشته‌های غنی ادبی، فرهنگی و هنری این شهر با تکیه بر شعار «شیراز باید شبیه شیراز باشد» است، چون معتقدیم آن‌چه شیراز را از سایر کلان‌شهرها متمایز می‌کند نه ساخته های فیزیکی بلکه فرهنگ و ادب این سرزمین است.

شهردار شیراز یکی از رویکردهای مجموعه مدیریت شهری را رویدادمحوری دانست و گفت: با برگزاری رویدادهای فرهنگی همچون آیین نکوداشت یادروز خواجوی کرمانی تلاش داریم شیراز را به شهر برگزاری رویدادهای فرهنگی، هنری، علمی، آموزشی و گردشگری تبدیل و اقتصاد این کلان‌شهر را متحول کنیم. برنامه پنج‌ساله شیراز نیز بر این نقطه کانونی تمرکز دارد که شیراز به شهر برگزاری رویدادهای ملی و بین‌المللی تبدیل شود

اسکندرپور با بیان این‌که پرداختن و معرفی بیشتر بزرگان می‌تواند منجر به توسعه پایدار شهری و شکوفایی اقتصادی شود، خاطرنشان کرد: رویدادسازی و اقتصاد رویدادمحور بستری برای معرفی بیشتر بزرگان شهر است لذا شیراز به عنوان پایتخت فرهنگ و ادب ایران مفتخر است که آیین نکوداشت خواجوی کرمانی را برگزار کند و درصدد هستیم طی سال‌های آتی این آیین را به صورت گسترده‌تر و در سطح ملی و بین‌المللی برگزار کنیم.

شهردار شیراز با اشاره به حضور شهردار، اعضای شورای شهر و جمعی از مدیران شهری کرمان در این آیین گفت: درصدد هستیم تفاهم‌نامه‌ای به منظور توسعه روابط فرهنگی شیراز و کرمان منعقد کنیم و روابط این دو کلان‌شهر را بیش از پیش بسط دهیم.

او خطاب به حاضران در این آیین تاکید کرد: شیراز با توجه به ارزش‌های درونی و بیرونی، هم‌اکنون نیز یک هویت ملی برای ایران و یک نام بلندآوازه برای جهان است  و به تمامی نیک‌اندیشانی که به فرهنگ، تاریخ، ادب و هنر عشق می‌ورزند، تعلق دارد.

اسکندرپور اضافه کرد: خواجوی کرمانی دیگر مهمان شیراز نیست بلکه خود صاحب‌خانه است و جزء داشته‌های غنی این کلانشهر و سرمایه عظیم فرهنگی آن محسوب می‌شود. این شهر با خواجوی کرمانی دلپذیرتر شده و گنج‌مان، دیارمان و خاک‌مان را خواستنی‌تر کرده است.

کوروش کمالی سروستانی، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس هم در این آیین گفت: رونق ادبی و فرهنگی شیراز در آن دوران و تساهل و تسامح موجود باعث شد تا این شاعر گرانقدر این شهر را که در آن زمان مرکز ادب ایران بود برای زندگی برگزیند.

او حضور عبید زاکانی و خواجوی کرمانی را همزمان با دوران جوانی و بالندگی حافظ در شیراز نشان‌دهنده اهمیت این شهر دانست و اظهار کرد: اگرچه سعدی پیش از این بزرگان مکتب شیراز را بنیان نهاد با این حال در این دوران این مکتب به اوج پختگی خود رسید.

کمالی سروستانی انتقال مزار این شاعر پس از دوران جنگ را یکی از خواسته‌های استاندار وقت کرمان ذکر کرد و گفت: با این حال مردم شیراز خواجو را نگه داشتند و مقبره‌ای درخور این شخصیت بزرگ ادب ایران بنا کردند

وی در بیان چرایی اقامت خواجو در شیراز از استاد باستانی پاریزی یاد کرد و گفت: مگر می‌شود در شیراز بود و در جمع کرمانیان و در کنار خواجوی کرمانی و یادی از استاد باستانی پاریزی نکرد. استادی که عاشق کرمان بود و آثار فراوان و درخشانی دارد. روح طنز استاد در همۀ آثارشان هویدا است. ایشان کتابی دارند به نام زیر چلچراغ، از شعر محلی «زیر چلچراغ تو شاهچراغ وعده کردیم» گرفته شده است.

استاد بخش عمده‌ای از این کتاب را به حوادث و مسائل تاریخی شیراز و فارسی اختصاص داده‌اند. در صفحه 488 و 489 همین کتاب می‌نویسند: «چند سال پیش یکی از استانداران خوشنام کرمانی به نام رئیس کرمان‌شناسی در جلسه مطرح کرد که: «ظلم است که ما شاعری به اسم خواجو داشته باشیم و استخوان‌های او در شیراز دفن باشند!» او گفت: «ما حاضریم برویم، با اجازه شیرازی‌ها، با اره سنگ‌بری امروزی، محوطه قبر را سه متر در سه متر ببریم و با تراکتور آن را به کرمان حمل کنیم که لطمه‌ای هم به استخوان‌ها و گور و سنگ قبر نخورد. سپس آن را در گودالی به همین عرض و طول در میدان خواجو در کرمان که محل مجسمه خواجو هم هست، دفن کنیم». هر کسی حرفی زد، مخلص هم اشاره کردم که: ما حق نداریم چنین کاری کنیم؛ زیرا اولاً، نبش قبر است و حرام ـ می‌خواهد کلنگی باشد، می‌خواهد تراکتوری باشد. ثانیاً، این شاعر کرمانی رفته در تنگ الله‌اکبر شیراز و کنار دروازه قرآن قبر خود را انتخاب کرده و در بهترین نقطه و در واقع بر سر کوه خوابیده ـ که یک وقتی آب رکن‌آباد هم از کنار آن می‌گذشته ـ جایی که سعدی و حافظ هم در آرزوی آن بوده‌اند ـ و توفیق نیافته‌اند ـ خواجو، در واقع «لُژ» شیراز را گرفته و من مطمئنم که شخص خواجو این نقطه را خود انتخاب کرده و بسا که روزها و سال‌ها در «بی‌کند» کنار آن ـ که محل بیتوته و اعتکاف یکی از عرفای روزگار اوست، او هم روزگار خود را در همان‌جا گذرانده بوده باشد.  ثالثاً، چیزی که از همه اینها مهم‌تر است، اینکه این همه شاعر آمده‌اند و رفته‌اند ـ در شیراز. بعضی مثل اهلی و صورتگر و حمیدی کنار قبر حافظ هم دفن شده‌اند؛ بعضی مثل مکتبی صاحب مکتب هم بوده‌اند؛ اما هیچ‌کدام به پایه خواجو نرسیده‌اند. در واقع در شهری که دو شاعر اعجوبۀ ایران، مثل قهرمان کوه‌نوردی، بر قله افتخار زبان فارسی و فارس و بالاخره شیراز جای گرفته‌اند و ششصد هفتصد سال است که هیچ‌کس جرأت رقابت با آنها رانداشته، این یک شاعر جلنبر کرمانی است به نام خواجو ـ که توانسته، نفر سوم بر سکوی افتخار در این میدان باشد و هر کس در شیراز اسم از دو تا دایناسور ادب، یعنی سعدی و حافظ می‌برد، خود به خود ناچار، نفر سوم خواجو کرمانی را هم به زبان می‌آورد ـ و این کم افتخاری نیست. من جای دیگر نوشته‌ام که سعدی و حافظ مثل دو تا عمارت بلند تجارت جهانی در نیویورک هستند و خواجو مثل عمارت امپایراستیت که یک روز آسمانخراش نیویورک بود ـ و حالا البته سومین ساختمان از نظر بلندی محسوب می‌شود و بنابراین خواجو نفر سوم شیراز هم‌چنان خواهد ماند. تا اینکه یک بن‌لادن ادبی پیدا شود و دو تا ساختمان جهانی را با هواپیمای 11 سپتامبر کن‌فیکون کند. آن وقت البته امپایراستیت هم مقام سلطنتی اولیه خود را دوباره پیدا خواهد کرد و نفر اول خواهد شد! علاوه بر آن، این استخوان‌ها چه چیز به کرمان اضافه خواهد کرد که امروز آن را نداشته باشد؟ بی‌خود می‌گویند: مزار خواجو، اندر تنگ شیراز / به تنگ افتاده است، الله اکبر. بلکه بگذارید استخوان‌های خواجو که در تنگ الله‌اکبر به خواب ابدی فرو رفته‌اند؛ با صدای اره برقی خواب آشفته نبینند.»

این پژوهشگر همچنین از بزرگ‌ترین حادثه «خواجوپژوهی» یعنی کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی که از 23 تا 26 مهرماه 1370 در شهر کرمان برگزار شد یاد کرد و گفت: سه رکن برگزاری این رخداد فرخنده عبارت بودند از دانشگاه شهید باهنر کرمان با حضور زنده‌یاد دکتر کرباسی و استادان مدبری و نجمی و دیگر همکارانشان، مرکز کرمان‌شناسی با مدیریت فرهیخته‌گرا ما جناب گلاب‌زاده و البته جناب سیدحسین مرعشی استاندار جوان کرمان در آن روزگار.

کمالی سروستانی افزود: من این افتخار داشتم که در بخش علمی و اجرایی همایش با ستاد برگزاری همکاری کنم که حاصل آن سه جلد خواجو 1و 2و 3 است که نخستین مجموعه مقالات در مورد خواجوی کرمانی بود که البته همزمان با کنگره کتاب‌های ارزشمندی در زمینه «خواجوپژوهی» منتشر شد. در این سونیز در شهرداری شیراز با مدیریت مهندس رجا و طراحی معمار صاحب سبک شیراز، جناب ایروانیان این فضای مصفا را می‌ساختند و می‌آراستند تا در آخرین روز کنگره مهمانان به زیارت خواجو بیایند و همراه با خواجو شیراز به او درود بفرستند و آرامگاهش را غرق گل کنند.

در پایان این آیین از مهر یادبود خواجوی کرمانی رونمایی شد.

این بزرگداشت با همکاری شهرداری شیراز و مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس برگزار شد.