حافظ در تحقيقات پژوهشگران ايراني

تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ماه ۱۳۹۱

هم‌زمان با بزرگداشت «روز حافظ» در 20 مهرماه در ايران، همايش «حافظ در تحقيقات ايران و روسيه» در روسيه برپا شد. در این همایش، کوروش کمالي سروستاني، استاد دانشگاه، مدير دانشنامه فارس و حافظ‌پژوه، درباره «حافظ در تحقيقات پژوهشگران ايراني 1390ـ1279» به سخنراني پرداخت. متن کامل این سخنرانی در ادامه می آید:
حافظ بزرگ‌ترين شاعر غزل‌سُراي ايران و شيرازه‌بند مكتب ادبي شيراز است كه يك قرن پيش از او با آفرينش‌هاي سعدي بنيان گذاشته شده بود. حافظ شاعر غزل است. غزلياتش آيينه‌اي روشن از انديشه‌هاي والايش است؛ انديشه‌هايي آميخته با فلسفه،‌ عرفان، رندي و عشق. خواجه بزرگ با تكيه بر اين مباني مي‌كوشد تا با بيان حقايق حكيمانه، عارفانه و عاشقانه، شور و غوغا در دل‌ها بيفكند.
در غزل‌هاي حافظ با سوز و شوق عاشقان و راز و نياز عارفان روبه‌روييم و از آن‌جا كه كلامش تأويل‌پذير است، معشوق زميني و آسماني در اشعارش شانه ‌به شانه هم مي‌سايند. شعر حافظ از يك‌سو ريشه در فرهنگ كهن ايران‌زمين دارد و از ديگر سو با معارف اصيل اسلامي و انساني عجين شده است.
شعر حافظ، سرود عشق است و قال و مقال عالمي را در اين راه به جان مي‌خرد و سرافراز بر قله هميشه بلند غزل فارسي مي‌ايستد و نام بلند خويش را بر جريده عالم ثبت مي‌كند و بدين‌گونه شاعر ملي ايران‌زمين مي‌شود و انديشه‌هاي انساني و جهان‌بيني ژرفش فراتر از بُعد زمان و مكان به پيش مي‌رود و پيام متعالي عشق و رندي‌اش، شاعران و نويسندگان بزرگ جهان را مجذوب خود مي‌كند.
پوشكين روسي، گوته آلماني، هوگو فرانسوي، لوركاي اسپانيايي، امرسون آمريكايي، لي‌باي چيني، تاگور هندي و... تنها برخي از شاعران بزرگ جها‌ن‌اند كه با شعر او انس گرفته‌اند و او را در آثار خود ستوده و يا سرمشق خود قرار داده‌اند. حضور ماندگار شاعر روزگار در ذهن و زبان ايرانيان و جهانيان انگيزه‌اي براي شناخت زندگي و آثار او براي پژوهشگران ايران و جهان بوده است. اگرچه ايران‌شناسان جهان در برخي از مطالعات ايران‌شناسي به دليل آشنايي با روش‌هاي علمي، فضل تقدم داشته‌اند، و به عنوان مثال در ادبيات فارسي مثنوي معنوي تصحيح نيکلسون و شاهنامه مسکو نمونه‌هاي ارزشمندي از اين دست هستند؛ اما در مورد حافظ داستان متفاوت است. بي‌ترديد، علامه قزويني بنيان‌گذار حافظ‌شناسي علمي است. استاد قزويني از يک‌سو داراي تحصيلات و مطالعات سنتي در ايران است و از سوي ديگر به دليل زندگي و اقامت در غرب به مدت 30 سال، با روش‌هاي علمي و پژوهشي آشنا بود و همين امر موجب شد که آثار ارزشمند بسياري با نگاه تيزبين و دقت مثال‌زدني او تصحيح و منتشر شود که در عرصه ادبيات فارسي شايد تصحيح ديوان حافظ يکي از ماندگارترين آثار او و همکارش استاد غني است.
نخستين و تأثيرگذارترين تحقيقات حافظ‌پژوهي مربوط به ايرانيان است. در واقع در عرصه حافظ‌پژوهي ما هيچ تصحيح علمي توسط غيرايرانيان را نمي‌شناسيم. اين امر در مورد سعدي هم مصداق دارد و تصحيح علمي ديوان حافظ و کليات سعدي به وسيله استادان قزويني ـ غني و محمدعلي فروغي به ايرانيان و جهانيان عرضه شده و در اين عرصه، پژوهشگران ايراني پيشگام بوده‌اند و اگرچه شرح‌هايي بر ديوان حافظ در تركيه و هندوستان نگاشته و منتشر شده؛ اما كارنامه حافظ‌پژوهي در ايران گستره‌اي ديگر دارد.
شايد با كمي تسامح بتوان حافظ‌پژوهي را در ايران از زماني كه جامع ديوان حافظ، محمد گلندام، به اين امر پرداخت، تا امروز به چهار دوره تقسيم كرد:
دوره اول:
از زمان جمع‌آوري ديوان حافظ در قرن هشتم آغاز مي‌شود و تا پيدايش صنعت چاپ ادامه مي‌يابد. علاوه بر نگارش ديوان كامل حافظ، در جُنگ‌ها و تذكره‌هاي مختلف، اشعار حافظ نگاشته و يافته مي‌شود و آثارش بر بسياري از شاعران پس از او تأثير مي‌گذارد. كاتبان بسياري نسخ مختلفي از ديوان را بويژه در قرن نهم و دهم كتابت كرده‌اند. اولين شرح بر غزل حافظ در سده نهم هجري توسط ملا جلال‌الدين دواني كازروني نوشته مي‌شود و پس از آن در سده دهم هجري، «شرح سودي بر حافظ» (اثر محمد افندي سودي بسنوي و ترجمه دكتر عصمت ستارزاده) نگاشته مي‌شود، در سده يازدهم هجري «شرح عرفاني غزل‌هاي حافظ» (اثر ابوالحسن ختمي لاهوري)، در سده دوازدهم هجري «بدرالشروح» (اثر بدرالدين بن حافظ بهاءالدين اكبرآبادي) و در سده سيزدهم هجري شرح «رشف العسل و كشف الغزل» (نوشته سيدمحمد بن حسن بن علي نقي) بر اشعار حافظ نگاشته مي‌شود.
دوره دوم:
از آغاز پيدايش فن چاپ در هند و ايران يعني حدود سال 1279 تا سال 1320 را در برمي‌گيرد. در اين دوران، علاوه بر چاپ‌هاي متعدد ديوان حافظ، دو نسخه بااهميت توسط استاد خلخالي و نيز نسخه بروخيم به اهتمام حسين پژمان منتشر مي‌شود. علاوه بر متن ديوان، كتاب‌هاي «دل شيداي حافظ» مسعود فرزاد (1313)، «حافظ چه مي‌گويد؟» اثر دكتر محمود هومن (1317) و «پير ما گفت» نوشته حسين پژمان بختياري (1318) در اين دوره منتشر مي‌شود.
دوره سوم:
اين دوره از سال 1320 با انتشار ديوان حافظ به تصحيح قزويني ـ غني آغاز مي‌شود و تا سال 1360 ادامه پيدا مي‌كند. اگرچه از انتشار ديوان حافظ به تصحيح قزويني ـ غني تاكنون 70 سال مي‌گذرد؛ اما اين نسخه هنوز به عنوان مهم‌ترين نسخه براي حافظ‌پژوهان و نيز علاقه‌مندان به غزل حافظ مطرح است. بر اساس آخرين تحقيقي كه به عنوان پايان‌نامه دكتري توسط دكتر بهادر قادري و با راهنمايي استاد اصغر دادبه با نام «فرهنگ شرح‌هاي حافظ» در سال 1387 منتشر شده، از ميان 150 كتاب و 300 مقاله‌اي كه مورد بررسي قرار گرفته است، در شرح‌ها و مقالات مختلف، بيش از 70 درصد ارجاعات به نسخه قزويني و غني است، پنج درصد به نسخه ناتل خانلري و 25 درصد به تصحيح‌هاي منتشرشده ديگر است.
چاپ كتاب‌هاي «لطيفه غيبيه» دارابي (1320)، «بحث در آثار و افكار حافظ» دكتر قاسم غني (1321)، «نقشي از حافظ» علي دشتي (1338)، «فرهنگ اشعار حافظ» دكتر محمدعلي رجايي (1340)، «مكتب حافظ» منوچهر مرتضوي (1344)، «حافظ و قرآن» مرتضي ضرغامفر (1345)، «حافظ و تصوف» ابوالقاسم انجوي شيرازي (1345)، «بانگ جرس» عبدالعلي پرتوعلوي (1349)، «از كوچه رندان» دكتر عبدالحسين زرين‌كوب (1349)، «شاعران در زمانه عسرت» رضا داوري (1350)، «حافظ و موسيقي» حسينعلي ملاح (1351)، «حافظ خراباتي» ركن‌الدين همايون فرخ (1354)، «در كوي دوست» شاهرخ مسكوب (1357) و «تماشاگه راز» استاد مرتضي مطهري (1359) از ديگر ويژگي‌هاي اين دوره است.
در سال 1350 كنگره جهاني سعدي و حافظ در دانشگاه شيراز برگزار مي‌شود كه مجموعه مقالات آن به اهتمام دكتر منصور رستگارفسايي به چاپ مي‌رسد.
در سال 1352 اميري فيروزكوهي در مجله «يغما» طي مقالاتي اعلان «حافظ‌بس» مي‌كند و از پژوهندگان مي‌خواهد كه در باب حافظ افراط نكنند و به ديگر شاعران نيز بپردازند.
در سال 1359 ديوان حافظ به تصحيح استاد پرويز ناتل خانلري در دو جلد منتشر مي‌شود.
در همين دوران، ديوان‌هاي «حافظ قدسي» (1322)، «حافظ شيراز به روايت احمد شاملو» (1336)، «ديوان حافظ به تصحيح سيدابوالقاسم انجوي شيرازي» (1346)، «جامع نسخ حافظ» مسعود فرزاد (1347) و «ديوان حافظ به تصحيح محمدرضا جلالي نائيني و نذير احمد» (1350) نيز منتشر مي‌شود.
دوره چهارم:
اين دوره كه از سال 1360 تا امروز را دربرمي‌گيرد، به گونه‌اي تداوم دوره سوم است. در اين دوره حافظ‌پژوهي به اتكاي آثار ارزشمند گذشتگان و نيز فضاي عمومي كشور رونق دوچنداني مي‌گيرد. برگزاري كنگره بين‌المللي حافظ در آبان‌ماه 1367 كه به پيشنهاد استاد باستاني پاريزي و تصويب سازمان يونسكو با حضور بيش از 200 حافظ‌پژوه ايراني و خارجي در شيراز برگزار شد و گزيده مقالات آن با عنوان «سخن اهل دل» توسط استاد زرين‌كوب منتشر شد و نيز نام‌گذاري 20 مهرماه به نام يادروز حافظ در سال 1376، تأسيس مركز حافظ‌شناسي، انتشار سالانه نشريه حافظ‌پژوهي و برگزاري مراسم‌ سالانه علمي و فرهنگي در شيراز و برخي از شهرهاي ايران و جهان نقش مؤثري در اين روند داشت؛ به گونه‌اي كه براساس آمار كتاب‌ها و مقالات منتشرشده در «كتاب‌شناسي حافظ» مهرداد نيكنام، «فرهنگ شرح‌هاي حافظ» بهادر باقري و نيز «كتاب هفته»، بيش از 75 درصد از مقالات و كتاب‌هاي منتشرشده از سال 1300 تاكنون مربوط به اين دوران بوده است. برخي از كتاب‌هاي ارزشمند منتشرشده در اين دوران عبارت‌ند از:
«ذهن و زبان حافظ» بها‌ءالدين خرمشاهي (1361)، «حافظ‌نامه» بهاءالدين خرمشاهي (1367)، «شرح غزل‌هاي حافظ» حسينعلي هروي (1367)، «چهارده روايت» بهاءالدين خرمشاهي (1367)، «حافظ و جام و جم» جواد برومند سعيد (1367)، «حافظ‌شناخت» عبدالعلي دستغيب (1367)، «نقشي بر آب» دكتر عبدالحسين زرين‌كوب (1368)، «آيينه جام» عباس زرياب خويي (1368)، «گلگشت» محمدامين رياحي (1368)، «جمال آفتاب» علامه طباطبايي (1368)، «به شاخه نباتت قسم» محمد روح‌الاميني (1369)، «درباره حافظ» نصرالله پورجوادي (1370)، «حافظ انديشه» مصطفي رحيمي (1371)، «سخن اهل دل» عبدالحسين زرين‌كوب (1371)، «حافظ» بهاءالدين خرمشاهي (1373)، «قصه ارباب معرفت» عبدالكريم سروش (1373)، «نقد نيازي» حسين معلم (1373)، «ماجراي پايان‌ناپذير حافظ» محمدعلي اسلامي ‌ندوشن (1374)، «شرح عرفاني غزل‌هاي حافظ» ختمي لاهوري به تصحيح بهاءالدين خرمشاهي (1374)، «حافظ جاويد» هاشم جاويد (1375)، «مفهوم رندي در شعر حافظ» فخرالدين مزارعي (1375)، «هستي‌شناسي حافظ» داريوش آشوري (1377)، «ابيات بحث‌برانگيز حافظ» ابراهيم قيصري (1380)، «گمشده لب دريا» دكتر تقي پورنامداريان (1382)، «درس حافظ» دكتر محمد استعلامي (1382)، «دگرساني در غزل‌هاي حافظ» سليم نيساري (1385)، «حافظ به گفته حافظ يك شناخت منطقي» محمد استعلامي (1387)، «يادداشت‌هاي حافظ» سيروس شميسا (1388)، «چراغي در باد: گزارش زيباشناختي و باورشناسي بيست غزل حافظ» ميرجلال‌الدين كزازي (1389)، «حافظ از نگاهي ديگر» علي حصوري (1389)، «شرح شوق: شرح و تحليل اشعار حافظ: مباحث موضوعي چون مدخلي بر اشعار» سعيد حميديان (1390).
علاوه بر اين، چاپ 15 جلد مجموعه مقالات حافظ‌شناسي به همت سعيد نيازكرماني (1366ـ1371) و فرهنگ‌هاي ارزشمندي چون «فرهنگ واژه‌نماي حافظ» صديقيان (1366)، «كتاب‌شناسي حافظ» مهرداد نيكنام (1367)، «فرهنگ حافظ‌پژوهان و حافظ‌پژوهي» ابوالقاسم رادفر (1368)، «راه بي‌نهايت» بهرام اشتري (1385)، «كلك خيال‌انگيز، فرهنگ بسامدي و تصويري ديوان حافظ» حسن انوري (1385) «راهنماي موضوعي حافظ‌شناسي» كاووس حسن‌لي (1388)، «دفتر نسرين و گل» (چكيده و معرفي پانصد مقاله درباره حافظ) كاووس حسن‌لي (1388)، «آيينه مهرآيين» (چكيده و معرفي پانصد مقاله درباره حافظ) كاووس حسن‌لي (1390)، تصحيح جديد ديوان حافظ توسط استادان: محمدرضا جلال نائيني و نوراني وصال (1372)، هوشنگ ابتهاج (1373)، رشيد عيوضي (1376)، محمدعلي مجاهدي (1378)، حسين الهي‌ قمشه‌اي (1379)، نصرالله مرداني (1382)، بهاءالدين خرمشاهي (1384)، سليم نيساري (1387) و... بخشي ديگر از كارنامه حافظ‌پژوهي اين دوران است. 

 





دسترسی‌ها
  زندگینامه
  رویداد
  سخنرانی
  گفت و گو
  مقاله
  کتاب‌
  عکس های شخصی
  درباره کوروش کمالی
  ارتباط با من
  آر اس اس